ما جوانها چه الگویی را برای خودمان در نظر بگیریم و خودمان را با آن مقایسه کنیم؟
من نمیتوانم کسی یا اشخاص معینی را اسم بیاورم که حتما آنها الگوی شما باشند، بالاخره هر کسی ذوقی و سلیقهای دارد؛ منتها میشود این طور فرض کرد که الگویی را که انسان انتخاب میکند، باید الگویی باشد که شخصیت و منش او کاملا با آرمانهای انسان، همخوان و هماهنگ باشد. فرض بفرمایید بعضیها یک هنرپیشهی خارجی را الگوی خودشان قرار بدهند؛ خب، این خیلی منطقی نیست. محیط او محیط دیگر و زندگی او زندگی دیگری است. یک انسان مسلمان، یک نوجوان مسلمان و ایرانی که برایش عزت ایران، سربلندی و آیندهی ایران، آیندهی کشور و آیندهی نسل خودش آن هم در چارچوب معارف و احکام اسلامی مطرح است، نمیتواند خارج از این چارچوبها الگو انتخاب بکند. بنابراین الگو را بایستی در بزرگانی که از لحاظ دید و جهتگیری و هدفها به هدفهای ما میخورند، انتخاب کرد؛ در بین مسلمانهای صدر اسلام، اشخاص بسیار برجسته و خوبی هستند، در بین شخصیتهای برجستهی امروز و دورههای گذشته هم همین طور، واقعا شخصیتهای برجستهای هستند.
به زندگی ائمه که نگاه کنید، زندگی امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام)، جوانیهای ائمه، بسیار چیزهای با ارزشی در زندگی آنهاست که هر جوان و نوجوانی را جذب میکند؛ هم نوع دخترانهاش هست، هم نوع پسرانهاش هست. همهی آنها شخصیتهایی بودند که میتوانند واقعا برای انسان جاذبه داشته و برای جوانها و نوجوانهای ما الگو باشند.
علت این که جاذبهی الگوهای نامناسب بیشتر است، چیست و چه کنیم که جوانهای ما به سمت این الگوها که شما فرمودید، حرکت کنند؟
هر کسی که درست معرفی بشود، اگر واقعا برجسته باشد، جاذبه پیدا میکند. اگر شما میبینید که ممکن است بعضی از چهرههای درخشان صدر اسلام برای بخشی از جوانهای ما جاذبه نداشته باشند- برای همه که نمیشود گفت جاذبه ندارند، ممکن است بگوییم برای بخشی جاذبه دارند و برای بخشی جاذبه ندارند- به خاطر این است که آنها از آن شخصیتها شناخت درستی ندارند، نسبت به آنها آشنایی ندارند، حالا ممکن است کسی بگوید چه طور ما نمیشناسیم، اما فلان خارجی میشناسد؟ بله، اتفاقا همینطور است، چون زندگی ائمه، زندگی امام حسن و امام حسین، برای ما زیاد سطحی تکرار شده است- بدون این که عمقی داشته باشد- لذا خیلی چیزهای ریز در آنها هست که راحت از زیر نگاه ما رد میشود و ما به آن دقت نمیکنیم؛ اما همین یک نمونه، وقتی برای آدمی که با این نامها آشنایی نداشته، مطرح میشود، خیلی جلوه و اهمیت دارد. برادرمان اشاره کردند که ما میخواهیم دریا را با پیمانهی کوچک پیمانه کنیم. من میخواهم بگویم که این معرفیها هم کار همین آقایان و همین برنامههاست؛ و اصلا پیمانه کردن دریا با پیمانهی کوچک نیست، بلکه راه درست همین است. گسترش وسعهی کار رادیو و تلویزیون، خیلی زیاد است؛ اگر حقیقتا برنامهی خوبی در صدا و سیما ترتیب داده بشود، این برنامهها میتوانند جاذبه داشته باشند. زندگی ائمه را با زبان نو معرفی کنید. فقط هم نمیخواهم ائمه را بگویم؛ البته ائمه، واقعا برترین و زیباترین هستند. بهترین شیوهها، زیباترین چهرهها و زیباترین روحها در آنهاست؛ اما غیرائمه هم از صدر اسلام، کسان زیادی هستند. مخصوص صدر اسلام نیست؛ از گذشته و در تاریخ خودمان، چهرههای خیلی زیادی داریم که همه میتواند برای جوانهای ما الگو باشد. اگر اینها با زبان خوب و با استفاده از ابتکار معرفی بشوند، برای جوانهای ما جا میافتند. خب، وقتی انسان اینها را ابتدا به جوان عرضه نکند، اگر جوان هم بخواهد مقداری سطحی نگری کند، چشمش به عکسی، یا به پوستری میافتد و در یک مجله، خبری را میخواند، و فرض بفرمایید آدمی را که از جهتی یک جنبهی همه جانبهای هم در زندگی او هست- از جهت ورزش، یا از جهت کار هنرپیشگی و غیره- الگوی خودش قرار میدهد؛ اما وقتی که آن چهرهها و زیباییهای حقیقی نشان داده بشوند، جوانهای ما به آنها رو میکنند و از آنها استقبال میکنند.